جدول جو
جدول جو

معنی کر گزنا - جستجوی لغت در جدول جو

کر گزنا
گزنه ای که گزش ندارد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ زَ)
نوعی تیر بزرگ. (یادداشت مؤلف) :
کنون بور آهوتک و کرگزن
کمان و کمین من و کرگدن.
اسدی (گرشاسب نامه).
زبان و گلوگاه و یک نیمه تن
فرودوخت با کرگزن کرگدن.
اسدی (گرشاسب نامه)
لغت نامه دهخدا
گزنه ای که گزش ندارد
فرهنگ گویش مازندرانی
گزنه ی بدون گزش
فرهنگ گویش مازندرانی
توانستن، تا بتوانم
دیکشنری اردو به فارسی